موانع و راهکارهای تأمین مالی بنگاه های کوچک و متوسط از طریق بازار سرمایه

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی،‌ دفتر مطالعات اقتصادی این مرکز در گزارشی با عنوان «موانع و راهکارهای تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط از طریق بازار سرمایه» آورده است؛ دریافت تسهیلات بانکی و تأمین منابع مالی برای سرمایه در گردش، در گزارش‌های مختلف به‌عنوان یکی از مشکلات اصلی بنگاه‌های کوچک و متوسط در ایران ارزیابی شده است.

اگرچه تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط در ایران عمدتاً از طریق نظام بانکی صورت می‌گیرد، اما گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه، در سال‌های اخیر ارتقای نظام بازار سرمایه را برای کمک به تأمین مالی این بنگاه‌ها پیشنهاد کرده است. 

این گزارش با هدف شناسایی موانع تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط از طریق بازار سرمایه تهیه شده و به این سؤال پاسخ می‌دهد که چه راهکارهایی برای رفع موانع موجود و بهبود نظام تأمین مالی این بنگاه‌ها وجود دارد.

در پاسخ به این پرسش، مطالعات سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) و تجربه کشورهای دیگر نیز مدنظر قرار گرفته است. درنهایت به‌نظر می‌رسد با تفکیک بازار سهام از بازار اوراق مالی اسلامی، می‌توان پیشنهادهایی را برای ارتقای بازار سرمایه در حمایت از تأمین مالی بنگاه‌های کوچک و متوسط ارائه داد.

لینک گزارش

https://b2n.ir/86816

بهبود ۱رتبه‌‌ای جایگاه ایران در شاخص سهولت کسب‌وکار بانک جهانی پس از ۴سال+ جدول

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، شاخص سهولت انجام کسب و کار بانک جهانی، هر ساله 190 کشور را با 10 نماگر ارزیابی و کشورها را بر اساس امتیاز کسب شده رتبه بندی می‌کند.

گزارش سهولت کسب و کار بانک جهانی برای سال 2020 منتشر شده و  رتبه ایران در این سال 127 بوده است، با توجه به رتبه 128 ایران در سال گذشته میلادی با بهبود یک رتبه‌ای جایگاه کشورمان در رده بندی کشورها به لحاظ شاخص محیط کسب و کار رو به رو شده‌ایم.

وزارت امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی ایران ,

به گزارش تسنیم، علی فیروزی رییس مرکز ملی مطالعات، پایش و بهبود محیط کسب و کار  معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد نوشت،  امتیاز ایران در گزارش سال 2020 بانک جهانی 58.5 بوده و در حالی که  در سال 2019 امتیاز کشور  56.98 بوده که این تغیرات نشان می‌دهد، به لحاظ جایگاه 1 پله صعود و به لحاظ  امتیاز، 1.52 واحد امتیاز ایران بهبود یافته است.

بر اساس گزارش اخیر بانک جهانی، بجز نماگر ورشکستگی مابقی نماگرها یا بهبود امتیاز داشتند یا ثابت ماندند.

به این ترتیب  روند تنزل رتبه ایران در شاخص جهانی بهبود محیط کسب و کار که هر ساله از سوی بانک جهانی منتشر می‌شود، پس از 4 سال تغییر کرد.

چرا کشف میدان گازی ارم مهم است؟

به گزارش خبرنگار اقتصادی ایلنا، کشف یک میدان جدید گازی در ایران را از این جهت می‌توان مهم ارزیابی کرد که نشانه تحرک و پویایی، حتی در دوره تحریم است که تولید و صادرات نفت و گاز را با موانعی مواجه کرده است. در واقع، کشف میدان ارم در جنوب استان فارس نشان می‌دهد که وضعیت فعلی، نتوانسته رکود و سکونی در حوزه اکتشاف شرکت ملی نفت ایجاد کند و این را باید به فال نیک گرفت و از هر منظری که بنگریم کشف یک میدان جدید گازی را باید رویدادی مهم قلمداد کنیم. اما چرا؟

از منظر سیاست‌های کلی نظام در بخش انرژی که توسط رهبر انقلاب ابلاغ شده، “اتخاذ تدبیر و راهکارهای مناسب برای گسترش اکتشاف نفت و گاز” و “افزایش ظرفیت تولید گاز” از جمله سیاستهای کلی ابلاغ شده است و از این منظر کشف میدان گازی ارم، هم از جهت کشف میدان و هم از جهت هدف افزایش ظرفیت تولید گاز، منطبق بر همین سیاست‌ها و زمینه ساز اهداف و برنامه‌های بعدی است.

نکته بعدی این است که سبد انرژی دنیا به سمت گاز سنگین‌تر شده و در سالهای آینده که پیش‌بینی می‌شود سرعت رشد تقاضای نفت در بازارهای جهانی کمتر شود، رشد تقاضا برای گاز افزایش می‌یابد. ایران به عنوان کشوری که دومین و بر پایه برخی آمارها اولین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد و جزء بزرگترین تولیدکنندگان جهان محسوب می‌شود، به دلایلی از جمله روند روزافزون مصرف گاز در داخل که حاصل عدم رعایت برخی استانداردهاست، حضوری در بین ده کشور اول صادرکننده گاز در جهان ندارد و حالا که موازنه تولید و مصرف گاز در داخل کشور، به شکل نهایی خود نزدیک شده، می‌توان از منابع جدید برای افزایش توان تولیدی و به تبع آن صادراتی ایران استفاده کرد. میدان گازی ارم که اسمش هم با مسما انتخاب شده، یکی از همین میادینی است که حرکت ایران به سمت بهشت درآمدهای ارزی حاصل از صادرات را می‌تواند تسریع و تسهیل کند.

آمارها نشان می‌دهد گاز نقش مهمی در تامین انرژی مورد نیاز دنیا در سالهای آتی خواهد داشت و این برگ برنده‌ای برای کشورهای دارای منابع گازی بیشتر از جمله ایران است. تا سال 2040 میلادی، سهم گاز، هم راستا با انرژی‌های تجدیدپذیر، در تامین انرژی مورد نیاز جهان افزایش خواهد داشت و با توجه به توسعه صنعت پتروشیمی در جهان، به عنوان خوراک صنایع پتروشیمی هم مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. ایران وقتی می‌تواند  جزء بازیگران بزرگ گاز جهان حرفی برای گفتن داشته باشد که با توجه به روند بالای مصرف گاز در داخل کشور، در حوزه صادرات هم بتواند حضور پررنگتری در بازارهای جهانی داشته باشد. افزایش میزان تولید داخلی از میادین موجود، یک جنبه از موضوع است و جنبه دیگر، کشف میادین جدید گازی که می‌تواند پشتوانه مناسبی برای افزایش تولید گاز باشد.

اکتشاف میدان ارم زوایای امیدوارکننده دیگری هم دارد. وقتی این اکتشاف به مرحله توسعه و عملیات برسد، به معنای ایجاد اشتغال و تحرک اقتصادی در منطقه است. بویژه با توجه به اینکه در پارس جنوبی، اغلب پروژه‌ها تکمیل شده و باید پروژه‌های جدیدی تعریف کرد تا از پتانسیل‌های پیمانکاران و همچنین نیروهای کار، از مهندسان گرفته تا حتی نیروهای خدماتی استفاده کرد. ایران، پروژه‌های اکتشاف شده اما توسعه نیافته متعددی دارد که اگر این پروژه‌ها توسعه یابند، در رفع محرومیت و ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی، حتی در مرحله توسعه هم تاثیرگذار خواهند بود. بویژه در مورد میادینی که امکان توسعه آن با فناوری‌های موجود در داخل و همچنین منابع مالی داخل کشور وجود دارد.

تخمین زده شده این میدان پس از توسعه، حدود ۴۰ میلیارد دلار درآمد ایجاد می‌کند. اما به جز این درآمد حاصل از تولید گاز از این میدان، پیش‌بینی شده که گازهای استحصال شده از این میدان به منظور جبران افت تولید و تامین خوراک پایدار، به پالایشگاه گازی پارسیان ارسال شود. در واقع کشف یک میدان جدید گازی، فقط به معنای افزایش تولید نیست. هرچند افزایش تولید گاز کشور، مهمترین حاصل کشف یک میدان جدید گازی و رساندن آن به مرحله تولید است، اما از ایجاد رونق اقتصادی و اشتغال گرفته تا تامین خوراک برای سایر تاسیسات و صنایع مرتبط، زنجیره کاملی از فواید کشف و توسعه یک میدان گازی همچون ارم است که اگر به تمام جوانب آن توجه شود، ارم، همچون بهشتی، این بار نه در قالب باغی زیبا در داخل شیراز، که در دویست کیلومتری جنوب شیراز، می‌تواند ایجاد آبادانی بیشتر را برای آن منطقه نوید دهد و فراتر از آن، در هموارتر ساختن مسیر توسعه کشور هم تاثیرگذار باشد.

چرا غول‌های نفتی از خزر می‌روند؟

غول‌های نفتی دو پروژه دریای خزر در قزاقستان را به دلیل هزینه‌های بالا و سودآوری پایین ترک می‌کنند.

به گزارش ایسنا، وزارت انرژی قزاقستان اعلام کرد شرکت شل تصمیم گرفته است از میدان خزر خارج شود و کنسریوم شرکت نورث کاسپین که شل نیز در آن حضور دارد پروژه کالام کاس را ترک می‌کند.

شرکت شل در پروژه خزر ۹۰۰ میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده اما در حالی که سرمایه‌گذاری بالایی انجام داده، با شرایط اقتصادی چالش برانگیز مواجه شده است.

رویترز به نقل از مقامات شرکت کازمونای گاز نوشت: تصمیم شرکای ما بر مبنای سودآوری پایین این پروژه‌ها با توجه به مخارج بالای سرمایه بوده است.

به گفته اشلی شرمان، تحلیلگر شرکت وود مک کنزی، هزینه‌های پروژه کالام کاس خزر پنج میلیارد دلار و آغاز تولید در اواخر دهه ۲۰۲۰ برآورد شده است.

سهامداران در شرکت نورث کاسپین شرکت نفت و گاز دولتی کازمونای گاز، توتال فرانسه، انی ایتالیا، رویال داچ شل، اکسون موبیل، شرکت ملی نفت چین (CNPC) و اینپکس ژاپن هستند.

قزاقستان امیدوار بود که این کنسرسیوم با شل در توسعه میدان خزر که نزدیک میدان نفتی عظیم کاشاگان است، همکاری کند.

اما از نظر هزینه‌های بالا که دامن گیر توسعه میدان کاشاگان نیز شده بود، شل اکنون در حال بازنگری مشارکت خود در میدان خزر است زیرا غول‌های نفتی همچنان هزینه سر به سر پروژه‌ها را در مقابل سود و بازدهی سرمایه‌گذاری خود بررسی می‌کنند.

تولید نفت در میدان کاشاگان در سال ۲۰۱۶ آغاز شد و اکنون حدود ۴۰۰ هزار بشکه در روز نفت تولید می‌کند که این میدان قزاقستانی را به یکی از بزرگترین میدان‌های نفتی فراساحلی در جهان تبدیل کرده است.

براساس گزارش اویل پرایس، ذخایر کاشاگان ۱۳ میلیارد بشکه نفت است اما توسعه آن به دلیل شرایط جوی و جغرافیایی ویژه و هزینه بیش از حد که باعث دو برابر شدن بودجه نهایی به ۵۰ میلیارد دلار شده، چالش برانگیز بوده است.