کاهش ارزش ریال فرصت است یا تهدید؟
عصر معدن- شهرام شریعتی عضو هیات مدیره خانه اقتصاد ایران در یادداشتی اختصاصی برای «عصرمعدن» درخصوص کاهش ارزش ریال و استفاده از این شرایط نوشت:;
گاهی سیاستهای ارزی کشورها، رویکرد متفاوتی با آنچه در ادبیات روزمره اقتصادی دنیا وجود دارد را تجربه میکند. سال گذشته چین به طور عمد ارزش پول خود را اندکی کاهش داد تا بتواند تولیدکننده را به صادرات تشویق کند و با این سیاست تولید، یوان حاصل از صادرات را افزایش داد.
حال در ایران نیز میبینیم که وزیر صنعت، معدن و تجارت نیز به تازگی به این موضوع اشاره داشته که میتوان به تهدید کاهش ارزش ریال به عنوان یک فرصت نگریست.
قطعا ایشان با ادبیات اقتصادی دنیا به خوبی آشنا هستند و با این پیش فرض قصد داشته اند موضوعی را در بعد علمی و دانشگاهی بیان کنند چراکه از دیدگاه اقتصاد ایران، این تئوری نتیجه ای نخواهد داشت و به پاسخ مثبت نخواهد رسید.
این موضوع که کاهش ارزش پول ملی فرصتی برای صادرات است شکی وجود ندارد اما باید بستر لازم برای این امر فراهم شود.
در این زمینه چند نکته قابل بحث و بررسی است:
1. لزوما افزایش صادرات به افزایش درآمد ختم نمیشود. در واقع افزایش صادراتی که تاثیر آن به تولیدکننده محصول اختصاص پیدا نکند، به هیچ وجه کارآمد و معقول نیست.
2. کاهش ارزش پول ملی زمانی به رونق صادراتی منجر منجر میشود که اقتصاد قوی و مبتنی بر تولید و صنایع مادر با افزایش شیب استخدامی بالا در کنار نیروهای متخصص صنعتی وجود داشته باشند و این موضوع در شرایط فعلی امکان پذیر نیست.
3. فساد هم اکنون در کشور همه گیر شده و در این شرایط نمی توان از این فرمول استفاده کرد.
4. بخش خصوصی کارآمد مستقل در ایران وجود ندارد و با فرمول های دولتی این امر محقق نمیشود.
5. به جز در موارد محدود و معدود تولیدات قابل قبولی وجود ندارد که قابلیت شانه به شانه شدن ( رقابت) با محصولات مشابه خارجی را داشته باشد و اینکه خریدار خارجی رغبتی برای خرید این محصول از خود نشان دهد.
6. ارز حاصل از فروش کالای صادراتی با توجه به قیمتگذاری دولتی دلار نفعی برای تولیدکننده نخواهد داشت.
حال با در نظر گرفتن موارد یاد شده، اینگونه میتوان نتیجه گرفت که دولت با معضلی به نام کاهش توان صادراتی روبروست که در برخی موارد مانند صنایع و معادن سعی دارد این توان تحلیل رفته را ترمیم کند.
هرچند که این وعده ها و شعارها مربوط به دولت جاریست و تمامی دولتهای قبل نیز با اعطای بستههای گاها نادرست حمایت از صادرات، سعی داشتهاند از تولیدکنندگان و صنعتگران کوچک را به صادرات تشویق کنند اما این موضوع را باید در نظر داشت که شعارزدگی مشکل جدی تمامی صادرکنندگان است و باید راهکاری برای آن تعریف و ایجاد کرد. برای مثال یک تولیدکننده صنایع شیمیایی که باید ارز مورد نیازش را به قیمت 4200تومان تحویل بگیرد چه تفاوتی با دیگران دارد؟ یا اینکه کاهش ارزش پول به غیر از ضرر چه حسن دیگری برای این افراد دارد؟
در کشوری که بزرگترین مزیت صادراتی اش نیروی کار ارزان است و زیرساختها، مواد اولیه، فناوری و… فراهم نیست، نمی توان با بیان ادبیات گمراه کننده تولید و به دنبال آن صادرات را افزایش داد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!