اهمیت صنایع پاییندستی در صنعت فولاد-بخش دوم
صنعت فولاد از جمله صنایعی است که هم در صنایع بالادستی و هم پایین دستی قادر به ایجاد اشتغال آن هم در فراوانی بسیار است به طوری که در صنعت فولاد از استخراج معدن تا نهایتا تبدیل آن به صنایع پایین دستی همچون لوله و پروفیل و یا آهنآلات ساختمانی، صنایع مرتبط با خودروسازی و یا حتی صنایع بسته بندی میتوان چشمانداز مناسبی برای اشتغالزایی برای جوانان مستعد و دارای مهارتهای لازم را ترسیم کرد.
آنچه بدیهی است ذکر این نکته است که یقینا تکمیل زنجیره تولید از بالاترین نقطه تا محصول نهایی میتواند براساس سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای ایران مفید باشد بهخصوص صنایعی مثل فولادسازی که بهجای خام فروشی محصولات صنعت فولاد باید با تأمین نیاز صنایع پایین دستی ارزش افزوده بالاتری برای اقتصاد کشورمان مهیا شود.
در گزارش قبل (اطلاعات بیشتر) اشاره شد که در صنایع بالادستی از جمله در استخراج سنگ معدنی، کشور ما برای تحقق چشم انداز افق 1404 و تولید 55 میلیون تن فولاد مشخصا نیاز به حدود 160 میلیون تن سنگ آهن دارد که هماکنون در حدود 90 میلیون تن آن تولید میشود و با در نظر گرفتن طرحهای تولیدی آتی، بر طبق نظر کارشناسان بیش از 30 میلیون تن کسری کماکان در این خصوص وجود خواهد داشت و این بدان معناست که اگر ایران بخواهد تولیدات فولادی خود را به سطح 55 میلیون تن در سال برساند باید به صنابع بالادستی اهمیت بدهد و در این بخش با توجه به ظرفیتهای بسیارخوب کشور (آن طور که از آمارها بر میآید بیش از 4.2 میلیارد تن ذخیره قطعی و 5 میلیارد تن ذخیره احتمالی سنگ آهن) باید سرمایه گذاری کلان 14 میلیارد دلاری انجام دهد.
اما آنچه در صنعت فولاد بسیار حائز اهمیت است و توان ارزآوری، خودکفایی و حتی اشتغالزایی کشور را بسیار بالا میبرد صنایع پایین دستی هستند، این صنایع در تکمیل زنجیره فولاد نقش کلیدی دارند و اگر در درون کشور زنجیره فولادی تکمیل شود ضمن آنکه از خامفروشی محصولات صنعت فولاد جلوگیری میشود میتوان با وارد کردن این مواد اولیه به بخش صنایع پایین دستی ارزش افزوده بسیار بیشتری برای کشور ایجاد کرد و نهایتا شاهد رشد اقتصادی آن هم در دوران اوج تحریمهای ظالمانه نیز باشیم.
به همین دلیل و برای بررسی اهمیت توسعه زنجیره تولید از صنایع مادر تا صنایع پایین دستی در صنعت فولاد با امیرحسین کاوه از کارشناسان خبره حوزه فولاد و عضو اتاق بازرگانی ایران به گفتوگو پرداختیم.
امیر حسین کاوه در این زمینه اظهار داشت: یکی از مهمترین ملزومات تحقق توسعه صنعتی و اقتصادی در هر کشوری، توجه به صنایع مادر و گسترش و توسعه در بخشهای بالا دست، میان دست و پایین دست این صنایع میباشد البته این توسعه باید طبق یک برنامه جامع حداقل 25 ساله باشد که شاهد رشد یا توسعه نامتوازن نباشیم.
وی افزود: در واقع کشورهای برخوردار از منابع خدادادی در بخشهای مختلفی همچون نفت، گاز و ذخایر معدنی مختلف؛ با تدوین استراتژیهای توسعه صنعتی کلان، سعی میکنند نگرشهای بنیادین در خصوص این ذخایر و راهبردهای بهرهبرداری با حداکثرسازی منفعت ملی در استخراج و فرآوری را اجرایی و گسترش صنایع تکمیلی در پایین دست که ارزش آفرین هستند، را دنبال نمایند تا از این مسیر اهداف متعددی را محقق سازند.
این فعال صنعت فولاد گفت: جدای از اینکه برنامه محوری بلند مدت در این خصوص موجب تعیین حجم سرمایهگذاریهای مورد نیاز سالانه و تشخیص محلهای تخصیص بودجههای مزبور میگردد، نقشه و مسیر حرکتی ترسیم شده صحیح از این طریق، شاخصهای کلان اقتصادی آتی را بهبود بخشیده و در زمانهای مشخص تأثیر این رویکرد در نهایت در تولید ناخالص داخلی، نمایان میشود.
کاوه تأکید کرد: در واقع ایجاد و گسترش زنجیرههای صنعتی و تولیدی در پایین دست صنایع مادر، بر اساس استراتژیهای کلان که بازگو کننده حجم مواد اولیه تولیدی در دسترس طی سالهای مختلف برنامه بوده، میتواند سرلوحه و ملاک عمل سرمایه گذاران جهت ایجاد بنگاههای اقتصادی و کارخانجات صنایع تکمیلی بوده و بر همین اساس این بنگاهها با تولید محصولات تکمیلی در انتهای زنجیره و فروش در بازارهای داخلی و خصوصا صادراتی، به ارزش افزوده بالایی در هر واحد فروش دست پیدا کنند.
این عضو اتاق بازرگانی ایران گفت: در واقع اگر با صادرات یک واحد مواد اولیه خام، 300 دلار درآمد کسب میشود با فروش یک واحد از محصولات صنایع تکمیلی میتوان 2 هزار دلار درآمد کسب نمود که ارزش افزوده رویکرد مزبور را به رخ میکشد و درآمد ایجاد شده حتی میتواند صرف توسعه سایر زیر ساختهای صنعتی و در نهایت رشد درآمد سرانه گردد.
کاوه تصریح کرد: ضمن آنکه در این رویکرد سیستماتیک که سرمایهگذاریها هدفمند بوده و سایر زیرساختهای صنعتی و اقتصادی، بهعنوان حامی در این فرآیند نقش خود را ایفا میکنند؛ درنهایت منتج به اشتغال پایدار در مسیر توسعه صنعتی کشورها میگردد، در این راستا کشور ما نیز با برخورداری از ذخایر مناسب در حوزههای مختلفی همچون فولاد، با ایجاد و توسعه زنجیره تولیدی سعی نموده تا در این مسیر حرکت کند که البته با چالشهای بزرگی نیز همراه بوده است.
وی با اشاره به سرمایه گذاریهای کلان سرمایه گذاران در حوزه صنایع پایین دستی فولاد اظهار کرد: سرمایهگذاران بر اساس تحقق 55 میلیون تن فولاد در سال 1404، هزاران میلیارد تومان در این بخش طی سالهای اخیر سرمایه گذاری نمودهاند بهطوریکه مثلا هم اکنون صنعت لوله و پروفیل از صنایعی است که از سوی وزارت صمت بهعنوان یک صنعت اشباع از تولید کننده، معرفی شده است و عملا نشان میدهد دیگر گنجایشی برای حضور شرکتهای جدید در این بخش وجود ندارد.
این کارشناس صنعت فولاد کشور ادامه داد: در واقع منطق اقتصادی این کار آفرینان نیز در احداث کارخانجات صنایع پایین دستی در زمان خود، صحیح بوده است اما اینکه مواد اولیه به درستی به این صنایع پایین دستی ارائه نمیشود و ایجاد ظرفیت بیش از نیاز کشور، سبب ایجاد ظرفیتهای خالی و بلااستفاده شده است.
کاوه تأکید کرد: در حالیکه اگر مواد اولیه با قیمت مناسبتر به صنایع لوله و پروفیل اختصاص یابد، تولید کنندگان این بخش همچون سال 97 میتوانند با صادرات 750 هزار تنی، چند صد میلیون دلار صادرات با ارزش افزوده بالا را محقق کنند و توانمندی صادرات بیش از یک میلیارد دلار نیز دور از دسترس نخواهد بود اما با تشدید مشکلات صنعت، روند صادراتی در سال 98 کاهشی بوده و صادرات این بخش به حدود 400 هزار تن رسید و با سختتر شدن شرایط تولید؛ صادرات در نیمه اول سال جاری به حدود 100 هزار تن تنزل یافته است.
این فعال صنعت فولاد کشور با اشاره به مشکلات عدم تناسب در توسعه صنایع مادر و صنایع پایین دستی خصوصا در صنعت فولاد معتقد است برای توسعه صنایع مادر نیازمند بهرهمندی از یک برنامه منسجم عملیاتی و واقع نگر هستیم که در دوره زمانی بلند مدت بدون تغییرات مرتبط در دولتها بهعنوان یک اصل بنیادین اقتصادی و نه صرفا سیاسی مد نظر قرار گیرد.
وی تأکید کرد: در کشور ما در حوزه صنایعی چون نفت، گاز، فولاد و … اتفاقات مثبت و خوبی طی چند دهه اخیر رخ داده است اما شاید در مسیر اجرا، با توقفاتی بدلایل مختلف روبرو شده است.
عضو اتاق بازرگانی ایران گفت: بهطور مثال با توجه به اینکه تا چند دهه دیگر بخش عمده انرژی جهان را کماکان نفت و گاز تشکیل میدهد نیاز به سرمایه گذاری در تمام این زنجیره خصوصا پترو پالایشگاهها احساس میشود.
وی افزود: همچنین ضریب برداشت از مخازن نفت و گاز نیز عامل بسیار مهمی در تولید، خصوصا در میادین مشترک میباشد که در نهایت بر اساس موارد فوق و طبق برآوردهای کارشناسان مرتبط، زنجیره نفت و گاز سالانه نیازمند دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری جهت اکتشاف، توسعه، بروزآوری و بهرهگیری از فناوریهای جدید است که بخشی از مشکلات عدم تحقق توسعه مستمر در این حوزه، مرتبط با تحریمها و بخش زیادی نیز مرتبط با عدم مدیریت صحیح بر منابع و مصارف طی سالهای مختلف بوده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟در گفتگو ها شرکت کنید!